مدیریت افکار عمومی

مدیریت افکار عمومی
این وبلاگ در راستای تحقیق و پژوهش در خصوص مدیریت افکار عمومی فاعلیت می نماید.

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 18
بازدید کل : 17753
تعداد مطالب : 21
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

برخی از نظریه پردازان ، تلویزیون های ماهواره ای را

- البته در پرانتز بگویم که در واقع رادیو و تلویزیون های ماهواره ای در چارچوب موضوع رسانه های جدید (New media) و آثار(Impacts) آنها بررسی کرده اند . برخی هم بدون آنکه بین تلویزیون و ماهواره تفاوتی قائل شوند ماهواره را جزو خانواده تلویزیون محسوب کرده اند و مطالعات تلویزیون را به تلویزیون های ماهواره ای هم تسری داده اند. در اینجا برای مثال رفتار تماشا (Watching ) یا بحث مخاطب شناسی (Audience studies) در زمینه ماهواره هم قابل مطالعه و بررسی است با این سوال که آیا برای مثال مخاطب جهانی (Global audience) شکل گرفته است یا خیر؟ آیا ماهواره، توانایی ایجاد اجتماعات مجازی (Virtual community) را دارد؟ آیا در تماشای ماهواره هم ساعات اوج تماشا(Peak viewing) وجود دارد ؟ برخی از دانشمندان ارتباطات هم اساسا" موضوع مستقلی در حوزه وسایل ارتباط جمعی تعریف کرده اند که با عناوینی همچون تلویزیون های فرامرزی (television) ، تلویزیون های جهانی (Television) ، تلویزیون های بین کشوری (Trans-national Television) ، تلویزیون های ماهواره ای (Satellite TVs) و تلویزیون های بین المللی(International TVs) شناخته شده است . (1)

آخرین وضعیت شبکه های تلویزیونی قابل دریافت در ایران

. از بین این ۹۰ ماهواره امواج حدود ۳۰ تا ۳۵ ماهواره آسمان کشورمان را پوشش می دهد . این تعداد ماهواره امواج حدود ۳۰۰۰ شبکه را بر آسمان ایران می افشانند . اگر شبکه های کارتی یا کد شده را از این تعداد شبکه کسر کنیم می توان گفت که در کل چیزی حدود ۱۷۰۰ شبکه کد نشده و به اصطلاح باز (free) در ایران قابل دریافت است . البته تعداد شبکه های فارسی زبان ماهواره ای با سرعت زیادی در حال رشد هستند . برای مثال اولین شبکه فارسی زبان در سال ۱۳۷۵ تاسیس شد در حالی که هم اکنون این تعداد به حدود ۴۰ شبکه رسیده است. می توان گفت که به طور میانگین هر ساله ۵ شبکه به شبکه های فارسی زبان اضافه می شود. (1)

مخاطبان شبکه های ماهواره ای

( دیدگاه اول )

به نظر می‌رسد که در حالی که قبلا

 

" شبکه‌های ماهواره‌ای گروه مخاطب خود را جوانان یا ناراضیان سیاسی قرار داده بودند اکنون بیشتر مبانی اعتقادی و مذهبی و غیرت ملی و چارچوب های زندگی روزمره و سبک زندگی و مجموعه خانواده و به خصوص زنان خانه‌دار را مخاطب قرار داده‌اند . نسل جدید شبکه های ماهواره ای که اکنون شاهد آنها هستیم و  شروع آنها را می توان با به کار افتادن بی بی سی فارسی  و صدای امریکا در نمونه جدیدش ، و همچنین شبکه های بسیار حرفه ای و بسیار پرهزینه دیگری با فاصله زمانی بیشتر نظیر «من و تو» و همچنین به کار افتادن نمونه فارسی « اورونیوز» و غیره مشاهده کرد نسل تازه ای از شبکه ها را می سازند که تفاوت شکلی و ماهوی بسیار عمده ای با صفحه 3

نسل نخست

  آنها دارند . در نسل نخست ، این شبکه ها غیر حرفه ای ، شعار گونه و سطحی و در بسیاری موارد غیر قابل مشاهده بودند ، در حالی که در نسل دوم حرفه ای بودن و هزینه های گزافی که در آنها به کار می رود ، گویای آن است که با این هزینه ها  استراتژی مشخصی را دنبال می کنند و آن این است که اولا" میزان مخاطبان شبکه های رسمی جمهوری اسلامی را تا حداکثر ممکن پایین بیاورند ثانیا" ،  در لا به لای برنامه های جذاب و سرگرم کننده خود که همان طور که گفته شد ، بیشتر  اقشار عادی و غیر نخبه را مخاطب قرار دهند ، برنامه های سیاسی را نیز به نحو گسترده ای پخش کنند و تاثیر خود را بر مخاطبان اعمال کنند. باید توجه داشت که هر گونه مخاطبی حتی کسانی که به نظر می رسد لزوماگ تاثیر مستقیمی بر یک سیستم اجتماعی ندارند در زنجیره ای از  روابط پیچیده می توانند به تاثیر گذاری بر این سیستم منجر شوند . بنابراین استراتژی ، مشخصا" زیر فشار گذاشتن سیستم شبکه های  درون کشور است و بدین ترتیب ، شبکه های غیر رسمی ،  هر اندازه مخاطبان« غیر نخبه» بیشتری را جذب کنند ، به صورتی متناقض و پارادوکسیکال می توانند ،  بر مخاطبان نخبه بیشتری نیز تاثیر عمیق تر و کاراتری  بگذارند. یکی از  ابتدایی ترین  نکات در تبلیغات سیاسی این است که تبلیغات مستقیم اغلب  غیر کارا و تبلیغات غیر مستقیم ، اغلب کارا هستند. به این نکته می توان اضافه کرد که تبلیغ و تحت تاثیر گذاشتن مخاطبان نخبه و تصمیم ساز اغلب غیر کارا ولی تبلیغ و تاثیر گذاری غیر مستقیم بر آنها از طریق مخاطبان غیر نخبه ، اغلب کارا ، می تواند باشد . به نظر می‌رسد این شبکه‌ها دیگر هدف گذاری سیاسی مستقیم ندارند و بر سبک‌های  زندگی متمرکز شده‌اند . (2 )

مخاطبان شبکه های ماهواره ای

(دیدگاه دوم )

نخست این را بگویم که مخاطبان فعلی ماهواره با مخاطبان سال های اولیه ورود این فناوری یکی نیست

. سطح سواد رسانه ای مخاطبان فعلی بالاتر از مخاطبان اولیه است هر چند در مجموع چندان رضایت بخش نیست . منظورم آن است که در اوایل ما با مخاطب توده وار ماهواره ای (Mass audience) طرف بودیم ولی هم اکنون مخاطبان برنامه های ماهواره ای کم کم حالت بخش بخش یا منفرد(Segmented) می یابند. برای مثال اوایل کودکان از تماشای برنامه های ماهواره ای نهی می شدند ولی امروزه ماهواره و شبکه های کودک آن جزو مامای کودک شده اند چرا که برای مثال در برنامه های صدا و سیما، برنامه کودک زمان مشخص و محدودی دارد ولی در آنجا ۲۴ ساعته برنامه کودک پخش می شود و یا ورزش دوستان برنامه های خود را دارند و موسیقی دوستان نیز برنامه های خودشان را دارند که گفتم همه اینها ۲۴ ساعته پخش می شوند .

ارزیابی کارشناسی من آن است که از نظر مخاطب شناسی و دلایل رجوع به ماهواره تفاوت زیادی بین مخاطب ایرانی با مخاطبان تلویزیون در سایر نقاط دنیا وجود ندارد

. ایرانیان نیز عمدتا برای تماشای فیلم و سریال، موسیقی یا شوهای تلویزیونی و برنامه های تفریحی و سرگرمی که شامل ورزش هم می شود به سراغ ماهواره می روند. حتی به همین دلایل هم سراغ برنامه های صدا و سیما می روند. سایر موضوعاتی که از آنها به عنوان برنامه های اقلیت (Minority programs) نام می برند عمولامربوط به مخاطب خاص است. درباره بخش اول سوالتان باید بگویم که در یکی دو سال اخیر میزان استقبال مخاطبان ایرانی از شبکه های کشورهای عربی بیشتر شده است. اگر تاریخ ورود ماهواره را به صفحه 4

 

سه دوره پنج ساله تقسیم کنیم ارزیابی من آن است که در دوره اول شبکه های کشورهای ترکیه بیشترین بیننده، در دوره دوم شبکه های اروپایی متعلق به کشور آلمان و فرانسه و در دوره سوم شبکه های کشورهای عربی را داشت

. البته توجه شود که حدود ۶۰ درصد برنامه های ماهواره ای کشورهای عربی آمریکایی است که با زیرنویس عربی پخش می شود . ( 1 )

علل گرایش مردم به ماهواره

( دیدگاه اول )

دو دلیل عمده را برای این امر می توان بیان کرد

: دلیل اصلی نیازی است که در مخاطبان این شبکه ها وجود دارد و نمی تواند پاسخ خود را در شبکه های داخل کشور بیابد . در این زمینه برخلاف نظر برخی از مسئولان ، اگر ما رویکرد خود را نسبت به پدیده های اجتماعی، نه از دید شک و توطئه ، بلکه از نگاه  نیاز ها ببینیم ، پاسخ بسیاری از مسائل را با سهولت بیشتر و کارایی قابل اعتماد تری می یابیماگر مخاطب به هر دلیلی گمان کند اطلاعاتی که شبکه های  رسمی در اختیارش می گذراند و یا برنامه هایی که به صورت فیلم ، گفتگو ، مستند ، و غیره به نمایش در می آیند ، آن چیزهایی نیستند که در خور اوست و یا تمایل به دیدنشان دارد ، بدون شک به سراغ جایی خواهد رفت که این موارد را بیابد البته روشن است که نیاز ها می توانند «کاذب» باشند ، یعنی لزوما" کنشگر به آنها احتیاج نداشته باشد ، اما کنترل این امر ، در سیستم های مدرن (دقیقا" برای کارا شدن ) یا با درونی شدنشان در فرد انجام می گیرد و یا به وسیله خانواده او و به هر حال در حوزه خصوصی تعریف می شود و دولت در آن دخالت نمی کند ، مگر در موارد بسیار حاد . بدین ترتیب اگر شبکه ای هم در کارنبود ، افرادی که نیاز به چنین برنامه هایی را احساس می کردند به سراغ وسیله دیگری می رفتند و بنابراین باید دید چرا چنین نیاز هایی به وجود می آیند و با مسئول کردن بیشتر خانواده ها و خود افراد آنها را قانع کرد از گرایش به سوی آنچه ممکن است بر رفتارهای اجتماعی آنها  تاثیر منفی بگذارد ، پرهیز کنند و نه از طریق ابزارهای آمرانه آنها را به اصطلاح مجبور به این کار کرد (که البته نمی شوند). همینجا باید به دلیل دیگر و مهم در این زمینه اشاره شود و آن  اصولا «سیستم های ممنوعیت» است که در کشور ما دائما" علیرغم هشدار جامعه شناسان و فرهنگ شناسان تکرار می شوند ، در حالی که هر کس کمترین اطلاعی از نظام های کنش و روابط پیچیده آنها داشته باشد می داند که ممنوعیت ها اغلب ایجاد جذابیت می کنند. نوعی کشش گاه اجتناب ناپذیر در کنشگران اجتماعی وجود دارد که گمان می کنند اگر چیزی ممنوع شد ، لزوما" باید د رخود دارای خواص و  امتیازاتی باشدکه در آنچه ممنوعیتی ندارد ، وجود ندارد . مثلا" فیلم ها  و کتاب های بسیار معمولی و بی ارزش که گاه و بیگاه ممنوع می شوند و زمانی که از ممنوعیت خارچ می شوند ، مخاطبانی به مراتب بیشتر پیدا می کنند. بنابراین یکی از دلایل جذب مخاطبان ایرانی به این شبکه ها به نظر من ، آن است که دائما" می شنوند که نباید به آنها نگاه کنند و یا هنوز بعد از بیش از بیست سال ، هر چند وقت یک بار خبر از «جمع کردن» ماهواره ها در شهر های چند میلیون نفری می رسد که بدون شک  هیچ نوع کارایی جز داغ کردن بازار این ماهواره ها  و  فروشندگان غیر قانونی آنها ندارد . بنابراین فکر می کنم تغییر نگرش نسبت به آزادی ماهواره ای همچون فیلترینگ اینترنتی و واگذار کردن کنترل این امور به حوزه خصوصی یعنی خانواده ها و خود افراد ، و فرهنگ سازی برای استفاده صحیح از ماهواره ، تبلیغ موثر در خصوص مضرات آن یکی از بهترین راه ها برای کم شدن علاقمندی به این شبکه ها و یا لااقل پرهیز از نکات منفی است که در آنها و یا در اینترنت وجود دارد .کنترل دولتی در هیچ کشوری نه تنها در کاهش علاقمندی به ممنوعیت ها موثر نبوده بلکه صرفا" بر افزایش رغبت صفحه 5

اثر گذاشته است

. در اینجا البته ممکن است این استدلال سفسطه گرانه مطرح شود که آیا دولت باید به سوی یک آزادی بی قید و شرط یا «بی بند وبار» برود و گاه دیده ایم که استدلال می شود پس بنابر این باید « موارد مخدر را هم آزاد کرد » به نظر من ، این خلط مبحث است ممنوعیت ها ، بی شک در هر سیستم قانونی و اجتماعی ضرورت دارند ، ولی باید از آنها با احتیاط بسیار زیاد و تنها در مواردی استفاده کرد که با خطرات جدی و آسیب های سخت روبرو هستیم و به خصوص در مواردی که میان حوزه خصوصی (خانواده و خود کنشگر) و حوزه عمومی (دولتنوعی اشتراک نظر وجود دارد این امر بنابراین شامل بسیاری از آسیب ها نظیر مواد مخدر پورنو گرافی ، تبلیغ خشونت و نژاد پرستی و غیره می شود که بر سر آنها توافق میان حوزه خصوصی و عمومی تقریبا" جهان شمول است . اما تعمیم این موارد به بسیاری از رفتارهای عادی و بی خطر به نظر من سبب جذاب کردن آن  رفتارها و کشش بیشتر کنشگران به سوی آنها می شود که در حالت عادی لزوما" دلیلی ندارد به آن سو بروند .(2)

علل گرایش مردم به ماهواره

( دیدگاه دوم )

این مساله را می توان با توجه به شرایط اجتماعی، سیاسی و تاریخی ایران و در کل روانشناسی اجتماعی ایرانیان تحلیل کرد

. نخست آنکه ماهواره زمانی در ایران مطرح شد یعنی اوایل دهه ۱۳۷۰ که کشورمان تازه جنگ را پشت سر گذاشته بود و جامعه در حال پوست اندازی بود. رفاه اقتصادی ، ارتباط با جهان خارج ، رنگ ، شادی ، مصرف ، تبلیغات بازرگانی و مفاهیم دیگر به تدریج به زندگی روزمره تزریق می شد. پدیده ماهواره هم در این شرایط مورد استقبال قرار می گیرد، چرا که پدیده ای مدرن است که به راحتی در ادامه مفاهیم پیش گفته قرار می گیرد. نکته دیگر آنکه در این زمان جامعه از محدودیت های زمان جنگ که البته در زمان جنگ و در همه جای دنیا طبیعی است دور شده بود.

ماهواره پنجره ای بود که مردم می خواستند از آن دنیا را ببینند

. نکته دیگر آنکه به هر حال ماهواره یک فناوری جدید بود. انسان ها نسبت به فناوری جدید کنجکاوند و دوست دارند آن را تجربه کنند . مثل تلفن ، رادیو ، تلویزیون و تلفن همراه .

نکته سوم نحوه مواجهه نهادهای رسمی با این فناوری بود

. با توجه به بحث تاریخی شکاف دولت ملت در ایران که ارتباطی با حکومت مشخصی ندارد ممنوع کردن ماهواره تا اندازه ای میزان کنجکاوی عمومی را تشدید کرد. افکار عمومی تجربه ویدئو را در مقابل خود داشت. به عنوان نکته چهارم ماهواره موقعی ممنوع شد که بینندگان زیادی برنامه های آن را دیده بودند و به وضوح تفاوت برنامه های داخلی را با آن لمس کرده بودند.

نکته پنجم به ضعیف بودن رسانه های داخلی برمی گردد

. صدا و سیما هم پس از جنگ در حال تدوین سیاست ها و خط مشی های خاص دوره بازسازی بود. هنوز بین جنگ و پس از جنگ در کشاکش بود. در سال ۱۳۷۰ یعنی سالی که فناوری ماهواره ای وارد شد ما هنوز دو شبکه داشتیم و در هر هفته یک فیلم سینمایی پخش می شد. تقریبا ساعت ۱۰ یا ۱۱ شب برنامه ها تمام می شد.

صفحه

6

 

 

سیاست های کشورهای مختلف برای مقابله یا مواجهه با ماهواره

با الهام از تقسیم بندی اون توماس

(Owen Thomas) در این زمینه می توانم بگویم که چند سیاست قابل تفکیک است : سیاست محدود یا ممنوع سازی که به دو شکل فعال و غیرفعال وجود دارد ، سیاست آزادی دسترسی ، سیاست تعلل و به زبان ساده تر اهمال و در نهایت سیاست مشروط سازی . شاید بتوان گفت که در دنیای امروز کمتر کشوری سیاست ممنوع سازی فعال را پیش گرفته است. با توجه به شرایط کشورهای اسلامی می توانم بگویم که بیشتر کشورهای اسلامی بین دسترسی آزاد و ممنوعیت قرار می گیرند. یعنی با تدابیری تلاش کرده اند تا امکان استفاده مشروط یا کنترل شده شهروندانشان را از این فناوری فراهم کنند. کشورهای عربی در این زمینه سرمایه گذاری هنگفتی داشته اند و در جذب مخاطب هم موفق بوده اند. آنها حتی مخاطب ایرانی را هم ربوده اند . (1)

تاثیر شبکه‌های ماهواره‌ای بر سبک زندگی ایرانیان

سبک زندگی یک امر غیر سیاسی نیست ، به ویژه در جهان امروز که اصل و اساسش بر کنش کنشگران

  اجتماعی در  قالب روزمرگی و سلائق روزمره استوار است . به عبارت دیگر اگر امروز یک سیستم سیاسی بتواند یک سیستم سیاسی دیگر را در سبک زندگی اش دچار تغییر به سود خود کند ، فرهنگ خود را نیز به آن سیستم تحمیل کرده و می تواند بر آن از لحاظ سیاسی نیز تاثیر گذارباشد و آن را در جهتی که تمایل دارد ، هدایت کند . شک نکنیم که شبکه های ماهواره ای، شبکه های اینترنتی و هر سیستم  دیگری که به وسیله یک منشاء سیاسی مستقیم یا غیر مستقیم تغذیه می شود ، به صورتی کاملا عقلانی  از آن سیستم و منافعش حمایت کرده و در پی به سرانجام رساندن اهداف آن سیستم هستند. در این حال به نظر من ، هر سیستمی خود باید دغدغه خویش را داشته باشد ، نه اینکه از دیگران انتظار داشته باشد به جای منافع خود به منافع آن فکر کنند . بدین ترتیب ،  یک سیستم اجتماعی به تنها شکلی که می تواند  تمامیت و انسجام خود را حفظ کند ، آن است که وسایل رشد و خلاقیت خود را با بالا بردن و به حداکثر رساندن  ظرفیت های تحمل پذیری  و تحقق  آزادی در خویش بالا ببرد . این امر به معنای مسئول ساختن جامعه و حوزه خصوصی است و مسئول ساختن یعنی آنکه  افراد و خانواده ها و  همه کسانی که هویت خویش را باور دارند ، بتوانند از حدی بالایی از آزادی برخوردار باشند و به شعور و  عقلانیت آنها احترام گذاشته شود که بتوانند رشد کرده و با خلاقیت خویش از تخریب هویتی خود ، جلوگیری کنند . در این حال متاسفانه رسانه های ما ، اغلب این حس را به  مخاطبان خود  تلقین می کنند که گویی آنها آدم های بالغ و عاقلی نیستند و یا اینکه به جای آنکه خانواده درباره  شیوه تربیت فرزندان خود تصمیم بگیرد ، این حوزه عمومی است که باید چنین کند . این یکی از دلایل اصلی است که افراد به چنین شبکه هایی روی می آورند و اتفاقا" با تاثیری که از آنها می پذیرند شیوه های زندگی خود را تغییر داده و فرهنگ های  مناسب خویش را از دست می دهند و دچار نوعی سردرگمی فرهنگی می شونداما راه مبارزه با این امر ، ممنوعیت نیست ، بلکه اعتماد به افراد و  خانواده ها است که بتوانند با برخورداری از آزادی ، خود دست به گزینش چیزهایی بزنند که باید ببینند یا نبینند . تجربه ده ها ساله فرهنگی  چه در کشورهای  توسعه یافته غربی و چه در کشورهای های توسعه یافته یا در حال توسعه 

صفحه

7

غیر غربی

  این را نشان می دهد که برای حفظ سبک های مناسب زندگی و حفظ و ارتقاء اخلاق اجتماعی ، باید لزوما از روش های ایجابی استفاده کرد و نه از روش های سلبی که  به اهدافی دقیقا" عکس آنچه اعلام می شوند و یا مورد نظرند می رسند و در نهایت می توانند تا تخریب کل سیستم اجتماعی پیش روند . (2)

شبکه های ماهواره ای و ایمنی درخانواده

 

درمحافل بحث های زیادی پیرامون تاثیر گذاری شبکه های ماهواره ای برروی کودکان ، جوانان و مردم کشور عزیزمان ایران

واقعاً راه حل بهتری وجود ندارد ؟ باید جواب داد که

  می شود و لی چرا این اثر گذاری ها مخرب شده اند ؟ دلیلش رادرفرهنگ متناقض و بی بند و باری بعضی ازفرهنگ های غربی باید جستجو کرد . ولی چرا مردم با این که از اثرات سوء فرهنگ غربی اطلاع دارند بازهم تمایل به دیدن برنامه ها و شبکه های خارجی دارند ؟ آیاعلتش این است که نیازمند سرگرمی و تماشای فیلم وسریال و برنامه های مفرح هستند ؟ پس چه باید کرد ؟ مسئولین تاکنون راههای مختلفی را برای مبارزه با ماهواره ها برگزیدند . استفاده از تجهیزات ماهواره ای ممنوع گردید . دیشهای ماهواره ای از پشت بام منازل جمع آوری شد . ولی بازهم مشاهده می کنیم که دوباره دیش ها ی جدید جایگزین شدند .شاید بشود دیش ها درکشور عزیزمان جمع گردند ولی با تجهیزات ماهواره ای درسایر کشور ها چه باید کرد ؟آیا می توانیم آنها را هم جمع آوری کنیم ؟  اخیر اً با سیاست جدید صدا سیما و پخش خصوصی ، شبکه های جدیدی که صرفاً فیلم وسریال پخش می نمایند تاسیس شده است ( مانندشبکه20و شبکه iFilM) ، و درکنار شبکه های ملی و استانی برروی ماهواره قرارگرفته و بدین شکل مردم علاوه براینکه شبکه های ملی و استانی راباکیفیت خوب تصویری مشاهده می کنند از فیلم ها وسریال های خانوادگی نیز استفاده کرده و وقتشان را پر می کنند . اخیراً با پخش این شبکه ها ، مخاطبان شبکه های خارجی بسیار کم رنگ شده است. شبکه آی فیلم به دو زبان عربی و فارسی برای مخاطبان عرب زبان و فارسی زبان برنامه پخش می کند. بنابر این اگر این حرکت مثبت و رو به جلوی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران جهت تاسیس شبکه های متنوع  ماهواره ای و ویژه فیلم وسریال ویا فیلم های مستند و.....ادامه یابد مطمئناً بعنوان رقیب سرسخت شبکه های خارجی ، جایگزین مناسبی برای سرگرمی خانواده های ایرانی ونیز مردم سایر کشورها خواهند شد. (2)

پیامدهای ماهواره

در اکثر کشورهای دنیا مطالعات بسیاری درباره ماهواره انجام می شود

. حتی کشورهای عربی مراکزی تاسیس کرده اند که کار آنها بررسی آثار و پیامدهای شبکه های ماهواره ای است. ولی ما متاسفانه توجه بسیار اندکی به ماهواره و آثار آن داشته ایم. تعداد تحقیقات درباره آثار ماهواره به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد در حالی که به نظر من باید مراکز پژوهشی تاسیس شود و فقط به ماهواره بپردازند. اکثر کشورهای در حال توسعه و حتی برخی کشورهای اروپایی از منظر تئوری های امپریالیسم فرهنگی یا امپریالیسم رسانه ای و یا نظریه کاشت و یا آمریکایی شدن (Americanization) روش زندگی، به بررسی آثار ماهواره پرداخته اند. در زمینه آثار این شبکه ها بحث بسیار مفصل است و نیازمند مصاحبه مستقلی است. ولی در کل ورود شبکه های فرامرزی بر زمینه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی تاثیرگذار است. صفحه 8

در حوزه فرهنگ نگرانی از آمریکایی شدن زندگی در کشورهای پیرامونی وجود دارد آنچه که برخی از اندیشمندان معتقدند از نتایج جهانی شدن

(Globalization) در نهایت آمریکایی شدن برخواهد خواست. در حوزه سیاست هم برخی معتقدند که تلویزیون های فرامرزی یا ماهواره ای به ویژه در کشورهایی با ساختار های سیاسی بسته به وضعیتی منجر می شود که از آن به عنوان جامعه مدنی در آسمان (Civil society on sky) نام می برند. یعنی با توجه به آنکه اپوزیسیون اینگونه کشورها امکان فعالیت در داخل را ندارد از سایرکشورها به پخش برنامه می پردازد و در برنامه های آنها همه افکار و جریان ها و فرقه ها حضور دارند. به بیانی در آسمان و از طریق به اصطلاح هوا (Air) همه می توانند حرف بزنند ولی در زمین نه. این نظریه به همان اصطلاحی مرتبط می شود که با عنوان پیامدهای رسانه های جدید از آن یاد کردم. اینکه با ورود این رسانه امکان شکل گیری اجتماعات سیاسی مجازی (Virtual community) ملیت های مجازی (Virtual nationality) بیشتر می شود.

محتوای ماهواره های فارسی زبان ، وضعیت بینندگان و تاثیر آن بر جامعه ایرانی

بحث محتوای این شبکه ها و تاثیرشان جداست

. در یک نگاه کلی از نظر محتوایی شبکه های فارسی زبان بسیار غیر حرفه ای و ضعیف هستند . برنامه های بیشتر این شبکه استودیو محور(Studio-based) است و شاید بتوان برنامه های آنها را در مربع مجری یا به عبارت بهتر پاسخگوی تلفن، بیننده، آگهی و شو خلاصه کرد. ولی این شبکه ها هم مشکلات خودشان را دارند. به هر حال این شبکه ها خصوصی هستند و به علاوه به جای رقابت با یکدیگر هم بیشتر مشغول حسادت هستند. بیشتر این شبکه ها بخشی از وقت مخاطبان را در فحش، دشنام و ناسزا به یکدیگر هدر می دهند. در یکی دو سال اخیر ظهور شبکه های حرفه ای فارسی زبان اروپایی کار را برای شبکه های ضعیف سخت کرده است. شبکه هایی که علاوه بر پخش شو و یا کلیپ خوانندگان که تقریبا همه شبکه های فارسی زبان با این نوع برنامه آنتن را پر می کنند پخش فیلم های روز و برنامه های تفریحی و سرگرمی را آغاز کرده اند . ارزیابی کارشناسی من آن است که از بین ۴۰ شبکه فارسی زبان ، زیر ۵ شبکه جزو شبکه آشیانه مخاطبان محسوب می شود .

به نظر من هر چند در سال های اخیر شبکه های ضعیف فارسی زبان بینندگان ایرانی را از دست داده اند ولی این وضعیت به تدریج رو به بهبود است؛ دلیل اصلی این بهبودی حضور گروه های مرجع در این شبکه هاست

. حضور ورزشکاران مشهور، ایرانیان نخبه سایر کشورها، هنرمندان و دانشمندان در این شبکه ها بیشتر شده است. دلیل دیگر شرایط داخلی کشور است. این اصل کلی را بدانید که هر چقدر افراد نتوانند اندیشه ها و یا خواسته هایشان را از طریق مجاری داخلی بروز دهند به رسانه ها آن طرف متوسل خواهند شد. هر چه رسانه های داخلی بازتر باشند گرایش به آن طرف کمتر می شود. برای مثال این شبکه ها به طور وسیعی پذیرای نمایندگان جنبش دانشجویی، جنبش کارگری، فعالان جنبش زنان هستند و به هر حال در کشورمان قشر تحصیلکرده و نخبه پیگیر این موضوعات است. در زمینه تاثیر این شبکه ها هم بگویم که به هر حال این شبکه ها باعث رشد انتظارات و خواسته های اجتماعی سیاسی جامعه می شوند. برای مثال اطلاع عمومی از جایی به نام دوبی قبل و بعد از وجود شبکه های فارسی قابل مقایسه نیست. این شبکه ها سبک زندگی سکولار، لذت جویی، ناسیونالیسم ضدعربی را اشاعه می دهند که البته به طور ویژه جای بحث دارد. ولی جدای از تاثیر شبکه های فارسی زبان درباره تاثیر ماهواره شواهد زیادی می توان ذکر کرد.

صفحه

9

من برای درس بررسی مسائل اجتماعی ایران به دانشجویانم گفتم که بروند و وضعیت مد زنان شهر را از طریق مصاحبه با صاحبان آرایشگاه های زنانه بررسی کنند

. یکی از یافته های اصلی تحقیق آنها رواج مد یا آرایش عربی موسوم به خلیجی در بین زنان شهر بود. فکر می کنید ریشه این امر از کجاست؟ من نگاه مدیا دترمینیستی به پدیده ها ندارم ولی فکر می کنم که شکل و شمایل دختران و جوانان ایرانی با نگاه به جهت ال آن بی های دیش های ماهواره قابل پیش بینی است. زمانی ال آن بی ها به سمت ترکیه بود. جامعه ایران ترکیه زده شد. همه جا موسیقی ترکیه ای، مد ترکیه ای، عکس هنرپیشه های ترکیه روی دیوارهای اتاق نوجوانان نصب می شد. با آمدن سیستم دیجیتال و ماهواره هاتبرد، عصر مد های اروپایی رسید. حالاهم بیشتر ال آن بی ها به سمت ماهواره های عربی است. اکثر ماشین هایی که جوانان در شهرهای بزرگ می رانند موسیقی عربی پخش می کنند. ظاهرا عصر امر دیاب و نانسی عجرم رسیده است! چرا نانسی عجرم برای ایرانیان وب سایت فارسی می زند؟ چرا برای ایرانیان کنسرت می گذارد ؟ تاثیر ماهواره بر جوانان همین است . (1)

 

نگرانی های کشورهای منطقه در خصوص ماهواره

هر متنی

(Text) پیامی(Massage) دارد. شبکه های ماهواره ای سراسر پیام اند. البته در کشورهای خاورمیانه هم نگرانی وجود دارد. آنان هم نگران فرهنگ بومی شان هستند. آنان هم نگران ضعف علایق دینی جوانان شان هستند. ولی آنان برای کم کردن این نگرانی ها کار می کنند. پول خرج می کنند. آنان با چنگ و دندان (منظورم خشونت نیست) مخاطب بومی را نگه می دارند. به جوان شان می گویند ما ۶۰ یا ۷۰ شبکه خارجی را که جزو بهترین شبکه هاست برایت به شکل دوبله شده و با سانسور اندک و منطقی پخش می کنیم. حال اگر با وجود این شبکه ها از آنتن های غیرقانونی استفاده کنی باید جریمه سنگینی بدهی. یکی از نظریه هایی که درخصوص استفاده از شبکه های ماهواره ای وجود دارد نظریه نزدیکی یا تشابه فرهنگی (Cultural proximity) است که فکر کنم اشتروبار آن را مطرح کرده است. یعنی مخاطبان شبکه های ماهواره ای دنبال شبکه هایی می روند که با زمینه فرهنگی آنان تا اندازه ای قرابت داشته باشد. کشورهای عربی اینگونه شبکه ها را شناسایی کرده اند. من پیش بینی می کنم که در دهه آینده همان طور که زمانی محصولات بولیوود هند در منطقه حاکم بود محصولات رسانه ای کشورهای عربی حاکم شود. حتما می دانید که مدیر روابط عمومی گروه شبکه های MBC اعلام کرده است که این گروه به زودی شبکه ای فارسی زبان راه اندازی خواهد کرد که فیلم های روز آمریکایی را با دوبله فارسی پخش کند. شما بر حسب این اخبار می توانید آینده را هم پیش بینی کنید. به نظر من صدا و سیما باید بر اساس این اخبار سیاست های آینده نگرانه خود را تعریف کند. (1)

آینده ماهواره

با سیاست های رسانه ای و فرهنگی فعلی من معتقدم که گرایش شهروندان به ماهواره بیشتر خواهد شد

. ما در سال های آینده شاهد شبکه های فارسی زبان خاص بینندگان اقلیت (Minority programs) هم خواهیم بود. یعنی شبکه های فارسی زبان خاص کودکان، هنرمندان، جوانان، دوستداران موسیقی، علاقه مندان به سیاست و غیره. همچنین شبکه هایی که مخاطب خود را صرفا قومیت های خاص ایرانی تعریف کرده اند. یعنی شبکه هایی برای ترک ها، کردها، بلوچ ها. اگر ما کند پیش برویم مخاطب ایرانی از دست خواهد رفت. نکته دیگر آنکه در سال های آینده تاثیرات سیاسی ماهواره ها بیشتر خواهد شد. هم اکنون همه احزاب مخالف جمهوری اسلامی صاحب شبکه ماهواره ای هستند. صفحه 10

فرض کنید فقط سه شبکه به اشاعه اندیشه های چپ مارکسیستی می پردازد

. همه اقلیت های مذهبی و دینی- قانونی و غیرقانونی- و حتی دراویش دارای شبکه هستند. شبکه هایی که هر شهروند ایرانی با یک تلفن می تواند در آن حضور یافته و نقطه نظراتش را بگوید و حتی عضو آنها شود. (1)

آثار ماهواره بر ناهنجاری ها و آشفتگی های اجتماعی

سیاسی جامعه

من فکر می کنم که همه اینها به سیاست های فرهنگی بستگی دارد

 

 

. اولا"این مطالبی که من گفتم به معنای آن نیست که سیاست ممنوعیت لازم است اجرا شود. نه. باید سواد رسانه ای شهروندان را بالابرد. باید امکان انتخاب شبکه های سالم ماهواره برای شهروندان فراهم باشد. حال چطوری؛ مسوولان بنشینند و بررسی کنند. همکاران پژوهشگر من هم می توانند به آنها کمک کنند. شما فرض کنید

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 دی 1390برچسب:, توسط
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :